
فرازهايي از زندگاني مرحوم آيت اللّه حاج شيخ حسن صافي اصفهاني «اعلياللّه مقامه»
آنچه در پي ميآيد فرازهايي است از ابعاد مختلف زندگي پربركت عالم وارسته و جليلالقدر، اسوة علم و تقوا، عالم عامل، فقيه اهلبيت «عليهمالسّلام»، حضرت آيت الله حاج شيخ حسن صافي اصفهاني«قدس سرّه»
كه به راستي جملة «عاش سعيداً و مات سعيداً» درست بر قامت رعناي ايشان زيبنده است.
حضرت آيت الله صافي اصفهاني از شخصيتهاي برجسته و از مفاخر حوزة علميه به شمار ميرفت و به حق از استوانههاي علم و فقاهت و اُسوههاي تقوا و فضيلت بود.
تولد و تحصيلات
مرحوم آيت الله صافي در سال 1298 شمسي در خانوادهاي مذهبي از بيوت علم و تقوا و اصيل و ريشهدار در اصفهان ديده به جهان گشود.
نسب ايشان به عالم يگانه و جامع معقول و منقول، مولي صالح مازندراني، شاگرد و داماد علامة مجلسي و صاحب شرح معروف اصول كافي ميرسد.
ايشان پس از سپري نمودن دوران كودكي و گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه، در سال 1316 شمسي در هيجده سالگي، وارد حوزة علمية اصفهان شد و پس از فراگيري مقدمات، دو سال بعد، به شهر علم و فقاهت، قم هجرت نمود. طي چهارسال تحصيل در اين شهر دروس سطح را فرا گرفت و در سال 1322 شمسي با اشتياق تمام به حوزة ديرپا و پربركت نجف شتافت و در جوار بارگاه ملكوتي موليالموحدين علي بن ابي طالب(علیه السلام) به خوشه چيني از محضر اعاظم كم نظير آن ديار مشغول شد.
ايشان بيست و هشت سال در حوزة فقيه پرور نجف تحصيلات خود را تكميل كرد و مدارج علمي را يكي پس از ديگري طي نمود و با جدّ و جهد از زلال معرفت صاحبان فضيلت و تقوا و عالمان رباني و استوانههاي علمي آن حوزه سيراب شد.
اساتید
استاداني كه آيت الله صافي از محضر پر فيض و انفاس قدسية آنان بهرهمند گرديد و فراست، تقوا، علم و عمل آموخت عبارتند از:
امام خميني، آيت الله العظمي خويي، آيت الله العظمي حكيم، آيت الله العظمي خوانساري، آيت الله العظمي نجفي مرعشي، آيتالله العظمي سيد عبدالهادي شيرازي، آيت الله صدر باد كوبهاي، آيت الله كاظميني، آيت الله كمرهاي، آيت الله دشتي ، آيت الله سيد جمال الدين گلپايگاني «رضوان الله تعالي عليهم».
ايشان بهرة وافر و حظ كامل را در علوم مختلف از محضر اين بزرگان كسب نمود و به ويژه علم اصول و فقه خاندان عصمت و طهارت را كه زمينه و پايه و اساس مباني اسلام است از آنان آموخت.
علم تفسير بيشتر از انفاس قدسية حضرت آيت الله العظمي خويي«رحمه الله» در قلب پاك ايشان دميده شد
و حظ وافر آن فرزانه، در اخلاق و عرفان و فلسفه و تنوير باطن، مرهون زحمات استاد بزرگوار، علامه ارجمند آيت الله بادكوبهاي و مجتهد گرامي آيتالله سيد جمال الدّين گلپايگاني «رحمة الله عليهما» بود.
بازگشت به اصفهان
آيت الله صافي در سال 1350 شمسي، بنا به تقاضاي برخي از علماي بزرگوار اصفهان و نياز و خواهش مردم و به امر حضرت امام خميني و آيت الله العظمي خويي «رحمة الله عليهما» عازم اصفهان شد.
وقتي حضرت ايشان با اندوختههاي علمي وافر و معنويت و تنوير ظاهر و باطن، به اصفهان اجلال نزول فرمود، با بودن آيات عظام و بزرگان علم و تقوا همچون آيت الله حاج آقا حسين خادمي اعلي الله مقامه الشريف، زعيم و بزرگ حوزة علمية اصفهان، نورانيتي به حوزة اصفهان داد و دروسي را در اصفهان شروع نمود كه دانشجويان حوزة علميه و پاسداران مكتب امام صادق(ع) مشتاقانه گرد شمع وجود مقدّسش حلقه زده و از علوم گوناگون و سلوك معنوي ايشان بهرهمند گرديدند.
اين جلوه و ظهور و بروز پس از رحلت عالم ربّاني، خادم شريعت احمدي آيت الله خادمي «رحمهالله» چشمگيرتر و روشنتر گرديد و شيفتگان و جويندگان علم و تقوا بيش از پيش از وجود پر فيض استاد، خوشههاي ادب و علم و معرفت برگرفتند. شمع وجود اين فقيه فرزانه بيست و چهار سال در حوزة علمية اصفهان فروزان بود و پروانگان حريم محبوب حقيقي را گرد وجود خويش جمع نمود. زعامت حوزة علميه اصفهان در اين مدت و نداشتن هوي و هوس شهرت و خدمات پنهاني او، حال و هواي ديگري به مركز علم و تقواي اين شهر بزرگ و عالم دوست بخشيد و زمينة احياي دوبارة اين حوزة پر بار را فراهم ساخت.
رحلت
سرانجام در سحرگاه جمعه، وقت مناجات و راز و نياز با خالق يكتا كه بندگان خدا، در مقام عبوديّت ايستاده و قامت گدايي برافراشتهاند، سرو قامت اين مرد متّقي و مجتهد وارسته در حجاب تيرة خاك نهان شد و به لقاي محبوبش نايل گرديد و لب از نصايح و بيانات گرانقدر قال الصادق و قالالباقر«عليهما السّلام» فرو بست و براي هميشه با ملكوتيان همراز گرديد. ايشان سحرگاه جمعه، نيمة ماه رمضان، آمد و سحرگاه جمعه نيز چشم از جهان فرو بست.
شربتــي از لـب لعــــلش نچشيــديـم و برفت روي مــه پيكــر او سيـر نديديم و برفت
گويي از صحبت ما، نيك به تنگ آمده بود بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت
*****
زير گـل تنگ دل اي نـوگـل رعنـــا چوني بي تو ما غــرقـه به خونيم تو تنهـا چوني
سلك جمعيت ما بي تــو گسسته است زهـم مـا كـه جمعيــم چنينيــم تـو تنهـا چوني
آري، اين نفس مطمئنه نداي «اِرْجِعي» را پاسخ داد و با فرمان «اُدْخُلي» در زمرة قدسييّن قرار گرفت و در نيمة شبجمعه، سوم جماديالاولي 1416 قمري برابر با 7/7/1374 شمسي، پس از هفتاد و پنج سال عمر پربركت به سوي ملكوت پر كشيد. رحمت واسعة حق بر روان پاكش باد.
آن مرد بزرگ، بنابه وصيت خود، در سلك ستارگان درخشان و پروانگان اطراف وجود علامه مجلسي و پدر بزرگوار علامه «رحمة الله عليهما» درآمد و در كنار مرقد آنان به خاك سپرده شد. مزار اين بزرگواران اكنون زيارتگاه و وعدهگاه اهل محبّت و تشنگان حقيقت است.
درود خدا بر روان همة عالمان راه حق و حقيقت. آمين يا ربّ العالمين
به مجلسي چو گــــرفته مكان يقيـــن روحش گرفته منـزل و مــأوا به روضة رضوان
ز روي طـــاعت و اخلاص و صدق و صفا مقيـم خُلـد برين شد ز رحمت يـزدان
هزار و سيصد و هفتاد و چهار شمسـي او سفــر نمــوده به دار بقـــاء جـاويدان
ايشان در فرازي از وصيت نامة خويش، در اين باره نوشته است:
«فرزندان عزيزم! دلم ميخواهد محل دفن من در مقبرة علامة مجلسي «رضوان الله تعالي عليه» باشد؛ جايي كه مؤمنين جمعند و فضاي آن با تلاوت قرآن و نماز و دعا معطر است.»
ويژگيهاي برجسته حضرت آيت الله صافي «رحمهالله»
مرحوم آيت الله صافي گوهر ارزشمندي بود كه تنها گوهر شناسان حقيقي او را شناختند و اكنون ما در فقدان جانسوز آن گوهر ناشناخته، در حسرت و تأسّف فراوان به سر ميبريم. آنچه دربارة ابعاد وجودي و جمال و جلال آن فقيه عاليمقام گفته شده قطرهاي از درياي عميق آن عزيز از دست رفته است؛ ويژگيهايي كه مستقيم و غيرمستقيم مشهود گرديده و رهروان صادق و تشنگان حقيقت را مشعلي فروزنده و دفتري آموزنده است.
سرآمد در علوم مختلف
همانطور كه اشاره شد، ايشان در علوم مختلف (فقه، اصول، اخلاق، اقتصاد، رجال و درايه، حكمت، عرفان، فلسفه، نجوم، تفسير و علوم مختلف قرآن) صاحب نظر و متبحّر بود. نظريههاي دقيق و عميق او گاهي خاطرات مرحوم محقق و نائيني«رحمةاللهعليهما» را به خاطر ميآورد. وقتي به سخن ميآمد، همه را جذب مينمود و در ابواب مختلف فقهي بسيار مسلّط و قدرتمند بود، به طوري كه مراجعهكنندگان در سطوح گوناگون دانش و آگاهي از محضر پرفيض ايشان بهرهمند ميشدند. در مجلس بحث و درس اين فقيه بزرگ هيچ مشكلي نبود كه حلّ نشود و هيچ سؤالي بيجواب نميماند، و خوشه چينان خرمن معرفتش به طور كامل اشباع و سيراب ميشدند. به همين خاطر بود كه فضلاو علما از بلاد مختلف در محضر پر فيض ايشان حاضر ميشدند و قانع و راضي باز ميگشتند.
او فقيهي سيّار بود كه مشكلترين مسايل فقهي را با تسلّط قوي كه داشت تقليداً و اجتهاداً پاسخگو بود. در مراسم حج بيت الله الحرام نعمتي عظيم و مرجعي شايد بيبديل براي پاسخگويي زائران خانة خدا و روحانيون محترم كاروانهاي حج بود.